این دو واژه در بین مردم از جذابیت خاصی برخوردار است و بسیاری از افراد نادانسته خود را براساس تغییر حالات خلقی در یکی از این دو گروه قرار می دهند. شاید یکی از علت های آن مشاهده فیلم هایی باشد که یکی از شخصیت های داستان دارای یکی از این اختلالات بوده یا شاید مطالعه کتاب یا روزنامه یا مجلات حاوی اطلاعاتی در مورد این اختلالات تاثیرگذار باشد.

اما نکته ای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که بسیار طبیعی است که ما انسان ها در مواقعی از زندگی شاد و پرانرژی باشیم، در مواقعی ناراحت یا غمگین باشیم و در مواقعی نیز حالت عادی و خنثی داشته باشیم. هیچ انسانی در تمام مواقع و روزهای زندگی در شرایط یکسان به سر نمی برد و ممکن است حالت های متفاوتی را تجربه کند و صرف داشتن حالت های روحی متضاد نمی تواند دلیلی بر دوقطبی بودن یا دو شخصیتی بودن ما باشد. از سویی دیگر نکته ای که باید به آن توجه کنیم این است که اختلال دوقطبی و اختلال دو شخصیتی، بسیار از یکدیگر متفاوت هستند به طوری که هر کدام به طبقه خاصی از اختلالات روانی مربوط هستند و در ثانی برای تشخیص هر کدام شرایط و نشانه های خاصی وجود دارد و صرفاً از روی برخی علائم ذهنی، نمی توان خود (یا دیگران) را در این طبقات قرار داد. در این مقاله به بررسی این دو اختلال و نشانه های مربوط به هر کدام می پردازیم و بیشتر با این دو اختلال آشنا می شویم.

اختلال دو قطبی (مانیک ـ دپرسیون) در واقع نوع افسردگی است که در آن علائم افسردگی مانند: خلق افسرده، غم و اندوه، از بین رفتن علاقه و فقدان لذت در فعالیت ها، خستگی یا فقدان انرژی، احساس بی ارزشی، ناتوانی در تصمیم گیری و افکار مربوط به خودکشی با علائم مانیا (یا شیدایی) مانند: خلق شنگول، افکار شتابان و هذیانی، اعمال و رفتارهای پرهیجان و افراطی، بی خوابی، رفتارهای متوقعانه و سلطه جویانه و... با هم در طی دوره هایی رخ می دهد. یعنی یک فرد دارای اختلال دو قطبی در طی چند دوره متوالی (که مدت زمان هر دوره حداقل دو هفته است)، هم علائم افسردگی و هم علائم مانیا را تجربه می کند، اما ین دوره ها لزوماً منظم و به ترتیب (مثلاً سه ماه مانیاـ سه ماه افسردگی و الی آخر) نیستند. براساس تعداد دوره های افسردگی و مانیا و نیز شدت علائم در هر دوره، انواع مختلفی از اختلال دو قطبی وجود دارد که تشخیص صحیح آنها توسط روانپزشک یا روانشناس متخصص صورت می گیرد.
به طور دقیق تر یم توان گفت که افراد مبتلا به اختلال دو قطبی در دوره های افسردگی خود از نشانه های زیر رنج می برند:

۱. احساس غم: غم برجسته ترین و فراوان ترین نشانه هیجانی در طول دوره افسردگی است و ممکن است بیمار در ساعات زیادی از روز بدون اینکه دلیل خاصی داشته باشد، گریه کند. برخی از افراد افسرده، صبح ها احساس بدتری دارند و با گذشت زمان در روز، این احساس بهتر می شود. اما برخی دیگر عصرها و به هنگام غروب آفتاب احساس غم و ناراحتی فراوانی می کنند.

۲. از بین رفتن شادی زندگی: فعالیت هایی که قبلاً موجب احساس خشنودی در فرد می شدند، کند و یکنواخت می شوند. لذت ناشی از تفریحات، سرگرمی، دلبستگی ها و خانواده کاهش می یابد.
۳. عقاید منفی: افراد افسرده نسبت به سایر مردم، عقاید منفی بیشتری نسبت به خود، دیگران و آینده دارند. این افراد عزت نفس کمی دارند و احساس شکست می کنند. احساس می کنند حقیر، بی کفایت و نالایق هستند و به همین دلیل فاقد ویژگی های لازم، برای موفق شدن در زمینه هایی از زندگی خویش هستند که برایشان اهمیت دارد همچنین افراد افسرده نسبت به دیگران و روابط اجتماعی افکار منفی و بدبینانه تری دارند. آنها همچنین نسبت به آینده بدبین بوده و با ناامیدی به آن نگاه می کنند و معتقدند اقدامات آنها در آینده بی حاصل یا محکوم به شکست است.

۴. بی انگیزگی: افراد افسرده انگیزه خود را برای انجام کارها (حتی کارها و فعالیت های مورد علاقه) از دست می دهند و مشکل زیادی به خصوص برای شروع کارها دارند. این افراد به تدریج اراده خود را نیز از دست می دهند.
۵. ناتوانی در تصمیم گیری: مشکل در تصمیم گیری نیز نشانه رایج افسردگی است تا جایی که تصمیم گیری می تواند برای یک فرد افسرده بسیار توانکاه و وحشت انگیز باشد. زیرا از نظر وی هر تصمیمی (خواه کوچک، خواه بزرگ) جدی و خیالی است و از آنجایی که در هر کاری احتمال شکست وجود دارد، تصمیم گیری اشتباه می تواند فاجعه آمیز باشد.
۶. احساس گناه: فرد افسرده عموماً به گذشته فکر می کند و هر جا اشتباه یا خطایی (هر چند جزئی) در اعمال یا رفتار خود بیابد، روی آن متمرکز شده و بزرگنمایی می کند.
۷. نشانه های جسمی: شاید موذیانه ترین نشانه افسردگی، تغییرات جسمانی باشد. زمانی که افسردگی وخیم تر می شود تمام لذات زیستی و روانی که زندگی را با ارزش می سازند از بین می روند. از دست دادن اشتها، اختلالات خواب و کاهش میل جنسی از عوارض جانبی افسردگی هستند.
۸. افکار خودکشی: با شدت یافتن افسردگی، افکار مربوط به خودکشی نیز به شکل های مختلف در ذهن این افراد رژه می روند، اما خوشبختانه درصد کمی از این افراد واقعاً خود را می کشند.
۹. اضطراب و نگرانی: بسیار پیش می آید که در حین دوره های افسردگی، بیمار علاوه بر نشانه های افسردگی که در بالا عنوان شد حالت های اضطراب و نگرانی را نیز تجربه کند.

همان طور که گفتیم افراد مبتلا به اختلال دو قطبی، علاوه بر دوره های افسردگی، دوره های مانیا را نیز تجربه می کنند. مانیا از چهار مجموعه نشانه برخوردار است که عبارتند از:
۱. نشانه های خلقی یا هیجانی: خلق فرد در حالت مانیک، شنگول و سرحال است. جالب اینکه با وجود خلق بالا، این افراد تحریک پذیر بوده و در صورت ناکامی در حهت رسیدن به اهداف خود، ممکن است گریه را سر دهند.
۲. نشانه های فکری یا شناختی: افکار فرد مانیک بسیار بلند پروازانه است، به طوری که وی به محدودیت های توانایی های خود اعتقاد ندارد و پیامدهای ناگوار برنامه ها و رفتارهای خود را تشخیص نمی دهد. ممکن است فرد در دوره مانیا افکار هذیانی راجع به خود داشته باشد، مانند اینکه دوست صمیمی شخصیت های سیاسی و تجاری معروف است. همچنین سرعت و پرش افکار (حواس پرتی و از شاخه به آن شاخه شدن افکار) در این بیماران زیاد به چشم می خورد. ممکن است بیمار چنان افکار یا عقاید پرشتابی در ذهن خود داشته باشد که سرعت آنها بیشتر از ان باشد که بتواند آنها را بیان کند یا بنویسد.
۳. نشانه های انگیزشی: رفتار فرد مانیک بیش فعالانه است و گرایش به فعالیت های پر هیجان، افراطی و پر خطر دارد. نمونه هایی از این رفتارها عبارتند از ولخرجی، سرمایه گذاری های مالی زیاد بدون داشتن پشتوانه کافی، رانندگی های دیوانه وار، صحبت کردن تند و سریع، پوشیدن لباس ها و آرایش پر زرق و برق و رفتارهای خشن و سلطه جویانه.
۴. نشانه های جسمی: فعالیت ها و جنب و جوش زیاد همراه با نیاز بسیار کم به خواب (به طور مثال دو ساعت خواب در شبانه روز ممکن است برای این افراد کافی باشد) به تدریج موجب فرسودگی بیمار می شود.
نشانه های ذکر شده فوق (هم افسردگی و هم مانیا) فقط تعدادی از نشانه هایی بود که افراد دو قطبی در طی دوره های متناوب تجربه می کنند. علت این بیماری نامشخص است اما بیش از ۸۰ درصد بیماران به دارو درمانی پاسخ می دهند و درمان می شوند، بدیهی است که روان درمانی همراه با دارو درمانی نیز در درمان این اختلال بسیار موثر است.

اختلال دو شخصیتی چیست و دو شخصیتی کیست؟
واژه دو شخصیتی در واقع به طبقه اختلال هویت گسستی (که قبلاً به آن اختلال شخصیت چندگانه می گفتند) اشاره دارد. وجود این اختلال زمانی تایید می شود که نشانه های زیر در فردی دیده می شود.
۱. وجود دو یا چند شخصیت (هویت) مجزا
۲. دست کم دو تا از این شخصیت ها (هویت ها) به طور مکرر رفتار شخص را در اختیار بگیرند.
۳. ناتوانی در یادآوری اطلاعات شخصی
به عبارت دیگر می توان گفت اختلال هویت گسستی، اختلالی است که در آن یک فرد خاص، به جای یک شخصیت واحد و طبیعی دارای دو یا چند شخصیت است. به طوری که گویا چندین شخصیت در یک فرد زندگی می کند و هر کدام در مواقع متفاوتی بر فرد حاکم شده و ماهیت و رفتار وی را تعیین می کند. بیشتر اوقات این شخصیت ها کاملاً متفاوت (از نظر جنسیت، سن، زبان و فرهنگ، احساس و رفتار، نام و نام خانوادگی و...) بوده و حتی گاهی متضاد یکدیگرند. این در حالی است که معمولاً یک شخصیت اولیه وجود دارد که همان شخصیت اصلی فرد است و بقیه شخصیت ها بدل هستند.
شخصیت اصلی و شخصیت های فرعی همگی نسبت به دوره های مفقوده زمانی (دوره هایی که به یاد نمی آورند کجا بودند و چه کار می کردند) آگاهی دارند و ممکن است صدای سایر بدل ها در ذهن یکی از شخصیت ها بپیچد، هر چند این شخصیت نمی داند این صدا متعلق به کیست؟
بیمار ممکن است چیزهایی در مورد خود از دیگران بشنود که آنها را به خاطر نمی آورد. یکی از مراجعان، یک نقاشی را که امضایی با یک نام دیگر در کنار آن بود، در دفترچه یادداشت شخصی خود (که هیچ کس به غیر از خودش به آن دسترسی نداشت) نشانم داد که نمی دانست این نقاشی از کجا آمده و توسط چه کسی و در چه زمانی کشیده شده است. همچنین می گفت دکوراسیون اتاقش عوض می شود و چیزهایی را در اتاقش پیدا می کند که مال او نیست و نمی داند از کجا آمده است؟ همچنین می گفت عادت به استفاده از قفل فرمان در ماشینش ندارد اما بارها هنگامی که وارد ماشین خود شده، با کمال تعجب دیده که فرمان قفل زده شده است!
اختلال هویت گسستی (اختلال دو شخصیتی یا چند شخصیتی) معمولاً در دوران کودکی شروع می شود اما به ندرت تا قبل از بزرگسالی تشخیص داده می شود. علت دقیق ایجاد کننده این اختلال مشخص نیست اما روانشناسان، وجود آسیب های شدید و تنش زا در دوران کودکی (مانند مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن) را در شروع این اختلال موثر می دانند. لازم به ذکر است که درمان این اختلال از طریق روان درمانی، روانکاوی و هیپنوتیزم صورت می گیرد.
پس در مجموع می توان گفت برخلاف اختلال دو قطبی که در آن سازمان شخصیتی فرد سالم است و فرد مبتلا، فقط حالت خلقی متضادی را در طی دوره هایی تجربه می کند، در اختلال دو شخصیتی، یک فرد به جای یک شخصیت واحد، دو شخصیت (یکی اصلی و دیگری فرعی) را با خود به یدک می کشد و در بیشتر اوقات خود فرد از این جریان آگاهی ندارد. گاهی شخصیت اصلی عنان اختیار رفتار فرد را در دست دارد و گاهی شخصیت فرعی این کار را انجام می دهد. به طور مثال ممکن است یکی از شخصیت ها مونث بوده و عقاید مذهبی محکمی داشته باشد در صورتی که شخصیت دیگر مردی خشن، بی قید و بند و بزهکار باشد. تنوع زیادی در شخصیت ها دیده می شود و با اینکه سوژه جذابی برای فیلمسازان و نویسندگان به شمار می رود، افراد مبتلا بسیار از این اختلال رنج می برند و نیازمند کمک حرفه ای هستند. نکته آخر جهت تشخیص اینکه، این اختلالات نباید موقتی و در اثر مصرف داروی خاص، مواد مخدر یا محرک ایجاد شده باشد.

بیماران دو قطبی سوژه فیلم «برادرم خسرو»



خبرگزاری مهر: احسان بیگلری کارگردان «برادرم خسرو» در نشست رسانه ای که صبح امروز ۲۰ بهمن با حضور عوامل این فیلم سینمایی در برج میلاد برگزار شد، گفت: عمویی داشتم که سال ها پیش خودکشی کرد. بعدها فهمیدند که عموی من گرفتار بیماری دو قطبی بوده و کسی در آن دوران متوجه بیماری او نشد و در شرایطی قرار گرفته که خودکشی کرد.

وی افزود: این فضا همیشه در ذهن من وجود داشت و دوست داشتم قصه ای دراماتیزه شده با نیم نگاهی به بیماری دو قطبی بنویسم و به سینما تقدیم کنم.

در ادامه این نشست علی علایی منتقد جلسه با اشاره به فیلم «برادرم خسرو» گفت: ابتدا می خواهم این نکته را متذکر شوم که سینمای ایران در حال پوست اندازی است و این پوست اندازی متعلق به جوانان فیلمساز است نه جشنواره فیلم فجر. به نظر من پوست اندازی در سینمای ایران توسط اشخاص رخ داده است و به هیچ عنوان نتیجه مدیریت فرهنگی نیست. این پوست اندازی را در بخش نگاه نو سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر به خوبی می توان دید.

وی در ادامه صحبت های خود با اشاره به بیماری دوقطبی گفت: می خواهم درباره بیماری دو قطبی صحبت کنم و به پرداخت درست احسان بیگلری در فیلم «برادرم خسرو» اشاره کنم. خود من از جمله بیماران دوقطبی هستم و در این جلسه با بیان مشکلی که دارم به نوعی خودزنی می کنم و می خواهم بگویم که احسان بیگلری به خوبی توانسته بیماری دوقطبی را با بازی درخشان شهاب حسینی نشان دهد.

در ادامه هنگامه قاضیانی با اشاره به بازی در فیلم «برادرم خسرو» گفت: من جزو آخرین کسانی بودم که به گروه تولید فیلم «برادرم خسرو» پیوستم و این فیلم را بسیار دوست دارم و می توان بگویم در مدتی که در سینما کار کردم فیلم «برادرم خسرو» تنها فیلمی بود که به سلیقه من در سینما نزدیک بود و من این شانس بزرگ را داشتم که در فیلم «برادرم خسرو» بازی کردم.

این بازیگر تاکید کرد: جدا از فیلمنامه خود «برادرم خسرو» باید بگویم که فضای تولید فضای درست و انسانی بود.

سعید ملکان درباره تولید این فیلم سینمایی گفت: فیلم «برادرم خسرو» بعد از ابد و یک روز دومین فیلمی است که با کارگردان های فیلم اولی کار می کنم اما باید بگویم که اگر شهاب نبود قطعا این فیلم ساخته نمی شد چراکه شهاب حسینی به عنوان سرمایه گذار و بازیگر در این فیلم حضورر داشت.

ناصر هاشمی بازیگر هم در ادامه این نشست گفت: پس از خواندن فیلمنامه بحث هایی متعددی درباره روند داستان انجام دادیم. گاهی بازیگر تنها یک نقش را بازی می کند اما در برخی موارد نقش را کشف می کند و من در فیلم «برادرم خسرو» ناصر را کشف کردم چون شخصیتی بود که به هیچ عنوان اجازه دخالت در امور شخصی اش را نمی داد و در عین حال خسرو هم همین ویژگی را داشت به همین دلیل در کنار هم قرار گرفتن این دو باعث ایجاد تنش می شد که به نظرم این تنش به خوبی از آب درآمده است.

وی ادامه داد: می خواهم تشکر کنم از شهاب حسینی برای سرمایه گذاری در این فیلم چراکه پولی را که می خواست برای تبلیغ از یک کالا به دست آورد خرج سینما کرد و از فیلمسازان فیلم اولی حمایت کرد.

در ادامه این نشست جواد یحیوی یکی از بازیگران فیلم تاکید کرد: اخیرا به من اجازه داده شده است که در تئاتر و سینما بازی کنم. فیلمنامه «برادرم خسرو» فیلمنامه ای خوب با شرایط کار عالی بود و همین مساله برای من انگیزه ای شد تا نقش مرتضی را بازی کنم.


اختلال دوقطبی که پیش از این «افسردگی مانیایی» یک بیماری روانی است که مشخصه اش نوسان شدید خلق و خو، شامل حالت های هیجانی بالا (مانیا) و پائین (افسردگی) است.

آغاز اختلال دوقطبی معمولا ازاواخر دوره نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ است اما امکان بروز آن در سنین دیگر، از جمله در خلال دوران کودکی نیز وجود دارد.

اغلب افرادی که دچار اختلال دوقطبی هستند دو وضعیت و حال مختلف و متناوب را تجربه می کنند، یکی دوران پرانرژی و تکانش (مانیا) و دیگری دوران غم و نومیدی و از دست دادن علایق به فعالیت های مختلف (افسردگی).

این مساله در مورد کودکانی که دچار اختلال دوقطبی هستند نیزصادق است، هر چند نشانه ها و عوارض آن در کودکان ممکن است تا حدودی متفاوت باشد،برای مثال، کودکان و نوجوانان در دوران مانیایی، احتمالا بیشتر از بالغین زود رنج و تحریک پذیرمی شوند و رفتارهای تخریبی نشان می دهند تا رفتارهای شادمانه به علاوه، کودکان بیشتر از بالغین احتمال دارد که این حالت ها را در یک زمان و به طور توام داشته باشند که به آن حالت مختلط گفته می شود.

تغییر حالت از حالت مانیایی به افسردگی در کودکان و نوجوانان به سرعت و گاهی حتی در خلال یک روز، صورت می گیرد. در حالی که این تغییر حالت در بالغینی که دچار اختلال دوقطبی هستند معمولا در دوره های هفتگی یا ماهانه اتفاق می افتد.

علت اختلال دوقطبی کاملا شناخته شده نیست اما ظاهرا واکنشهای شیمیایی مغز، نقش عمده ای در ایجاد آن بازی می کنند.همچنین به نظر می رسد که اختلال دوقطبی دارای ریشه های ژنتیکی باشد.

پزشکان به اولیایی که نشانه ها و رفتارهای مرتبط با اختلال دو قطبی را به مدت حداقل دو هفته در کودکانشان مشاهده می کنند، توصیه می کنند که حتما با پزشک متخصص مشورت کنند. البته تشخیص اختلال دوقطبی در کودکان می تواند دشوار و بحث انگیز باشد زیرا معیار و ضابطه تشخیصی جداگانه ای برای این گونه کودکان وجود ندارد.

با وجود این، بسیاری از بالغینی که تشخیص اختلال دوقطبی برای آنان داده شده اظهار داشته اند که نشانه های بیماری از دوران کودکی در آن ها شروع شده است به علاوه، اختلال دوقطبی در کودکان معمولا به همراه اختلالات دیگری از جمله بیش فعالی بروز می کند.

اختلال دوقطبی معمولا تا اواخر دوران نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ در افراد ظاهر نمی شود با وجودی که پزشکان و متخصصان بیماری های روانی اکنون از نقش این اختلال در دوران کودکی آگاهی بیشتری دارند اما بسیاری ازمتخصصان بر این باورند که این بیماری هنوز در کودکان و نوجوانان تشخیص داده نشده است.

ˈشمس الدین کهانیˈ یک روانشناس بالینی در این زمینه در گفت و گو با خبرنگار اجتماعی ایرنا می گوید: درمان دارویی اساس و پایه درمان در بیماری دو قطبی است و در صورت مصرف نامنظم و یا قطع دارو منجر به عود بیماری می شود.

وی می افزاید:درصورت قطع دارو زندگی خصوصی وحرفه ای این بیماران مرتب دستخوش تلاطم و بحران می شود و گاه با شکست و ناکامی مواجه خواهد شد.

کهانی با بیان اینکه بسیاری از بیماری های انسان علاج قطعی ندارند، تصریح می کند: اما با اقدامات درمانی بسیاری از این بیماریها قابل کنترل هستند وهدف علم پزشکی در تمام عرصه ها ای است که بیمار به فعالیت روزمره خود بازگشته و کیفیت زندگی مناسبی پیدا کند.

وی با بیان اینکه بیماری دو قطبی نیز قابل درمان است، می گوید: اما این به معنای ریشه کن شدن بیماری و عدم نیاز بیمار به ادامه درمان و مصرف دارو نیست.

کهانی با بیان اینکه با پیگیری مرتب درمان ، بیمار وضعیت مطلوبی پیدا خواهد کرد، می افزاید: سن ابتلا به بیماری دو قطبی در محدوده سنی ازدواج است.

وی تصریح می کند: اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوایل دوره بزرگسالی بروز می کند، این بیماری انواع مختلفی دارد که مهمترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع یک و اختلال دو قطبی نوع دو است.

کهانی اضافه می کند: شروع بیماری معمولا با دوره ای از افسردگی شروع می شود و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بروز می کند.

کهانی با بیان اینکه در تعداد کمتری از بیماران، شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه -شیدایی است، می گوید: این نوع اختلال از جمله اختلالاتی است که با دارو درمان می شود.

کهانی اضافه می کند: دوره های شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول می انجامد و معمولا شدت آن ها باعث می شود که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد.

کهانی تاکید می کند: قطع زود هنگام درمان، خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش می دهد و باعث می شود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند.

وی به بیماران و خانواده آن ها توصیه می کند که مراحل درمان این بیماری را برای بهبودی کامل به پایان برسانند.

این روانشناس بالینی در مورد بارداری زنان مبتلا به این بیماری می گوید: هیچ ممنوعیتی در بارداری زنان مبتلا به اختلال افسردگی و شیدایی( اختلال دو قطبی) وجود ندارد و زنان مبتلا به این بیماری می توانند باردار شوند.

کهانی می افزاید: یکی از مسایل مهمی که بیماران و خانواده آنها با آن مواجه هستند، مساله بارداری فرد مبتلا به بیماری دو قطبی است به همین دلیل یکی از سووالات بیمار و اعضای خانواده آنها در مورد سرنوشت بارداری فرد در آینده است.

کهانی می گوید: از نظر قدرت بارداری فرقی بین زن مبتلا به بیماری دو قطبی و سالم از نظر روانپزشکی وجود ندارد چرا که به رغم مصرف داروهای مربوط به کنترل بیماری مانیک- دپرسیو(شیدایی و افسردگی) باز امکان باردار شدن برای بیمار وجود دارد.

وی تصریح می کند: البته باردار شدن بیمار مبتلا به دوقطبی نیازمند مراقبت های بیشتری دارد البته فرد مبتلا باید با برنامه ریزی جدی تری تصمیم به بارداری بگیرد.

کهانی می گوید: هر چند که قطع ناگهانی دارو خطر عود این اختلال را افزایش می دهد اما بهتر است برای کاهش عوارض دارویی بر جنین، داروی بیمار قطع شود.

وی تصریح می کند: شانس بروز این بیماری در مادر باردار نسبت به قبل از حاملگی افزایش نمی یابد اما همراه با بروز یا عود بیماری، علایم رفتاری در بیمار ظاهر می شود و می تواند برای مادر و جنین وی مخاطره آمیز باشد.

کهانی با بیان اینکه بیماری دو قطبی به دو شکل برای مادر و جنین مخاطره آمیز است، ادامه می دهد: اثرات بیماری بر مادر و جنین و عوارض داروها بر جنین از خطرات بیماری دو قطبی در زنان باردار است.

براساس این گزارش، تمام بیماریهای اعم از جسمانی و روانی با تشخیص به موقع درمان پذیر هستند براین اساس افراد باید با مشاهده نشانه های غیرعادی به پزشکان متخصص مراجعه کرده تا اقدامات درمانی لازم و به موقع در مورد آن ها انجام شود.