سحر و جادو و طلسم واقعیت دارد . قرآن وجود آن را تایید کرده، ولی سحر و جادو که حرام و در حکم کفر است، از دست هر کس بر نمی آید . بسیاری از چیزهایی که جادو و جنبل می نامیم، القاهای روحی و روانی است که به جهت پذیرش ما، تاثیرگذار شده است . ما می توانیم با اتکال به خدا و با پناه بردن به او، از تاثیر های روحی و روانی در امان باشیم.
سنت حاکم بر جهان، قانون عمومی اسباب و مسببات یا همان علت و معلول است. خداوند جهان را آفریده و آن را بر اساس قانون علت و معلول ، نظام داده است . این نظام را بر همه اجزای هستی حاکم کرده و اراده اش بر این است که همه چیز از این مجرا یعنی از طریق علت خودش و با نظم و نظام به وجود آید و دوام یابد و از بین برود .
قانون علیت حکم می کند که آهن تیز، برنده باشد . اگر کسی از آن شمشیری ساخت و بر گردن کسی زد ، آن گردن را ببرد . خدایی که چنین اثری در شمشیر تیز قرار داده، به ما انسان ها حکم کرده که شمشیر تیز برای زدن گردن فسادگران و ظالمان ستمگر و... است . نباید آن را به گردن مظلومان بزنید.
از طرف دیگر خدا انسان ها را آفریده و به آن ها قدرت و توان داده ، آنان را به سوی حق دعوت کرده ، از پیمودن غیر آن نهی کرده تا با اختیار و آگاهی رهرو حق یا باطل گردند . آنان هم می توانند رهرو حق شوند و هم باطل . این گونه نیست که امکان ظلم و ستم و تجاوز و... نداشته باشند ،زیرا اگر این امکان را نداشتند ، امتحان معنا پیدا نمی کرد . باید بتوانید شمشیر به گردن مظلوم بزنید و شمشیر وقتی به گردن او می خورد، باید آن را ببرد تا بتوان به شما گفت با شمشیر به گردن مظلوم نزن. اگر نتوانید بزنید یا اگر شمشیر نیرد ، دیگر نمی توانید بگویید : نزدم و نبریدم.
سحر و جادو هم یک سبب است که ساحر با به کار بردن آن بر کارهایی که حرام است، توانمند می گردد . به قول قرآن می تواند بین زن و شوهر اختلاف بیندازد و... ؛ اگر بنا باشد این سبب کارگر نباشد، باید قانون علت و معلول نقض گردد . با وجود علت، معلول وجود نیابد . این نقض سنت حاکم بر جهان از خدای حکیم صورت نمی گیرد، همچنان که سنت امتحان خدشه دار می شود . اما خدا برای بندگان پناهگاه قرار داده و آن پناه بردن به خود او است . خدا اجازه داده سحر ساحر اثر کند ،همچنان که اجازه داده استعاذه و پناه بردن مومن هم اثر گذار باشد و تاثیر گذاری سحر ساحر را خنثی کند .بنا بر این خدا راضی نیست که بدخواهان به مقصود خود برسند، ولی برای در امان ماندن آنان لازم نیست قانون حاکم بر آفرینش را نقض کند، بلکه با همان قانون و با معرفی عامل قوی تر به بندگان خود، راه خنثی کردن اثر سحر ساحر را می آموزد.
اینکه مؤمنان به پناه بردن به خدا و خواندن دعاها و آیات وارد در این موضوع با خلوص و تضرع دعوت شده اند ، راه نجاتی است در برابر سحر ساحران . اگر خود را به خدا بسپاریم ،هیچ ساحر و غیر ساحری نمی تواند به ما ضربه ای بزند، زیرا که خدا در حق بندگان پناه جو ، باطل السحر و شکننده همه طلسم ها است.
این در مورد سحر، اما این که می گویند بخت فلان کس را بسته یا محبت فلان زن را از دل شوهرخارج کرده اند و ... ، این ها بیش تر همان القاهای روحی و روانی است که ما با پذیرفتن آن ها به القا کنندگان میدان می دهیم . گاهی هم به افراد بی صلاحیت مراجعه کرده و با گرفتن دعاها و دستور عمل های غیر معتبر، به ترویج خرافات دامن می زنیم ، در حالی که اصل مطلب، توهم و خیال بوده و واقعیت خارجی ندارد.
کسی نمی تواند بخت دیگری را ببندد و روند زندگی او را تغییر دهد . این ها همان "دمنده در گره ها" [ النفاثات فی العقد]هستند که با القاهای شیطانی خود و پذیرش ساده لوحانه ما، به اهداف شوم خود می رسند . راه مقابله با این ها هم فقط ایمان و توکل و پناه بردن به خدا و توسل و تضرع به درگاه خدا و اولیای اوست تا به اطمینان قلب برسیم . با مشکلات درافتیم . آن ها را حل کنیم . از سختی ها نهراسیم و شکسته نشویم، بلکه با تحمل و تدبیر آن ها را به شادی تبدیل کنیم .